امام و اخلاص(2)
اخلاص در گفتار
گفتار امام سرشار از معارف و اخلاص نسبت به حق بوده و در جویندگان حقیقت تاثیر به سزایی داشت.
امام راحل در نامه عارفانه به حاج احمد آقا مینویسد: پس در جوانی که قدرت بیشتری داری به مجاهدت برخیز و از غیر دوست جل و علا بگریز و پیوند خود را هر چه بیشتر - اگر پیوندی داری- محکمتر کن و اگر خدایی نخواسته نداری تحصیل کن و در تقویتش همت گمار که هیچ موجودی جزاو جل و علا سزاوار پیوند نیست (1)
آیتالله مومن نقل میکند: روزی نامهای خدمت امام نوشتم که خواهش می کنم مرا نصیحت کنید، حضرت امام در جواب فرمودند: بهترین موعظه آن است که خدا در قرآن فرموده است: قل انما اعظکم بواحده ان تقوموا لله ای پیامبر به مردم بگو، تنها شما را، یک نصیحت می کنم و آن این است که قیام کنید فقط برای خدا. (2)
یکی از شاگردان امام میگوید: کلمات ایشان آن قدر دلنشین بود که گمان ندارم کسی از مستمعین موعظة ایشان، لحظهای از لحظات مواعظ ایشان را فراموش کرده باشد. در بعضی افراد مواعظ ایشان آنقدر جای گیر می شد و در روحشان قرار میگرفت، مثل اینکه همیشه نصب العین آنهاست اثرش در روح مستمعین آنقدر زیاد بود که چهرههای آقایان طلاب پس از استماع مواعظه ایشان متغیر میگشت.
باز درجایی دیگر میفرمایند: آن چیزی که حجم عمل را زیاد میکند و لو حجم مادیش کم است آن لله بودن و اخلاص است. (3)
امام راحل میفرمایند: «کوشش کنید که کارهایتان کارهای الهی باشد برای خود نمایی نباشد که دیگران از شما تعریف کنند برای این نباشد که از شما مدح و ثنا بکنند برای خدا باشد وقتی کار برای خدا باشد، آن کار نورانی است». (4)
اوایل نهضت، بعضی از روحانیون در قم به زندان افتاده بودند که مرحوم شهید محلاتی هم از جمله آنها بود. امام در همان اوایل آنها را جمع کرده و فرمودند: اگر برای من این کار را کردید و زندان رفتید، من نه پاداشی دارم به شما بدهم، نه اینکه اقدامی میتوانم بکنم. خوب، التماس دعا برای من این کار را نکنید. اگر برای خدا میکنید، صبرکنید و از این چیزها باکی نداشته باشید و کار خودتان را انجام بدهید. (5)
اخلاص در عمل
امام حسین علیه السلام فرمودند: «من طلب رضا الله بسخط الناس کفاه الله امور الناس ومن طلب رضا الناس بسخط الله وکله الله الى الناس»؛ هرکس رضایت خدا را بخواهد هر چند با خشم مردم همراه شود؛ خداوند او را از امور مردم کفایت میکند، و هر کس که دنبال رضایت مردم باشد با به خشم آوردن خداوند، خداوند او را به مردم وا میگذارد. (6)
امام وجود مبارک خود را به یاد خدا آراسته بود. قلبش مالامال از محبت خدا بود. در زمینه تحصیل علم و دانش از همان ابتدا نشان داد که برای انجام تکلیف و وظیفه الهی درس می خواند و هدف او مقام و منصب مرجعیت نیست. حضرت امام عمل به تکلیف را وظیفه خود میدانست و به شدت از اقدام اطرافیان برای مطرح نمودن خود جلوگیری می کرد و بارها میفرمود: به خدا سوگند که من برای مرجعیت و رهبری یک قدم برنداشتهام، ولی اگر به سراغم آمد براساس مسئولیت آنرا رد نمیکنم.
در امور اجتماعی همیشه سعی داشت کار را برای خدا انجام بدهد و از ریا، خودنمایی و شهرت طلبی دوری میکردند.
نمونهای از اخلاص امام این بود که هرگز دوست نداشت در معابر عمومی طوری ظاهر شود که عدهای دور و بر ایشان را بگیرند. تا آنجا که ممکن بود، سئوالات طلبهها را در خانه خود جواب میداد و پس از آنکه از کلاس درس خارج میشد، مسیر خلوتی را که معمولا کوچههای منتهی به منزل بود، انتخاب می کرد و به منزل میآمد. بارها دیده میشد که بعد از درس، عدهای از آقایان که دوست داشتند همراه امام حرکت کنند، به دنبال ایشان راه میافتادند. اما وقتی حضرت امام متوجه میشد، میایستاد و میگفت: آقایان بفرمایند و بروند.
گاهی حضرت امام در جماران برای کمک به رزمندگان در جبههها، مینشستند و با دست مبارک خود، در پاکت آجیل میریختند. من به ایشان میگفتم: اجازه بدهید پشت پاکت بنویسیم که این بسته توسط امام پرشده است، تا رزمندگان خوشحال شوند، اما ایشان میفرمودند: نه، لازم نیست. (7)
آیتالله امینی در همایش امام خمینی(س)، حوزه و اخلاق که در مۆسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی در قم برگزارشد فرمودند:
یکی از جنبههای مهم اخلاقی امام خمینی(س) محبوبیّت امام هم تقریباً بیشتر علّتش همین بود اخلاص ایشان در عمل میباشد؛ اخلاص در تمام مراتب، یعنی در گفتار، در شنیدن، در عمل و در تصمیم و در هر جهتی، به قدری که همه کارش از روی اخلاص بود.
مباحثی که گذشت به این نتیجه میرسیم که اساس و شالوده و زیر بنای سعادت انسان بندگی خالصانه و مخلصانه است در صورت تداوم اخلاص، چشمههاى حکمت در قلب شخص مخلص مىجوشد و الهامات رحمانى جان او را صفا مىبخشد. در این هنگام از هدایت خاصّه که مخصوص اولیاء خداست، بهرهمند میشود و در پرتو این نعمت باعظمت، نه تنها راه را از چاه مىشناسد و مشکلاتِ رهایى از ضلالت و گمراهى برایش آسان مىشود، بلکه مىتوان براثر عنایاتى که به شخص مىشود، راهگشاى دیگران شود.
پی نوشت:
1.کتاب وعده دیدار ص 141
2.پرتوی از خورشید، ص165
3.صحیفه امام، ج 10 ، ص 245
4.صحیفه امام، ج12، ص61
5.برداشتهایی از سیره امام خمینی، ص 224
6. أمالى شیخ صدوق، ص167
7. زهرا مصطفوی برداشتهایی از سیره امام خمینی، ج 3، ص 228
منبع: پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران - تهران رضا شفیعی
تهیه وتنظیم: عبداله فربود؛ گروه حوزه علمیه تبیان